ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
ﺩﺭ ﺳﻤﺖ ﺗﻮﺍﻡ
ﺩﻟﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ، ﺩﺳﺘﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ
ﺩﻫﺎﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ، ﭼﺸﻤﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ
ﺭﻭﺯﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻨﺪﮔﯽ ﺗﻮ ﭘﺎ ﮔﺸﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﻫﺮ ﺍﺫﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻭﺯﺩ
ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ
ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﮐﻮﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ...
ﻫﺮ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ
ﻣﺎﻩ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻧﻢ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﮑﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ...
ﮐﺎﺵ ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﮐﺎﺵ ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﺩﻡ ...
ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻋﺎﺯﻡ ﺗﻮﺍﻡ ...
ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﺯﻟﻒ ﯾﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﻫﺮ ﻟﺐ ﮐﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻻﺳﺖ...
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻻﺳﺖ...
خودم را دوست دارم
از روزی که دریافته ام
جز خودم کسی را ندارم
که دلداریم بدهد
برایم آواز بخواند
و با همۀ بدیهایم
ترکم نکند.. .
از وقتی خودم را دوست دارم
دیگر تنها نیستم !
من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سر نخوری!
گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم، عاشق توام
تو ی تنهایی یک دشت بزرگ
که مثه غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند
آخرین درخت سبز سر پاست
رو تنش زخمه ولی زخم تبر
نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
کندوی پاک دخیله و طلسم
چه پرنده ها که تو جاده ی کوچ
مهمون سفره ی سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون
به تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگی
با یه خورجین قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آیینه بود نه آب
یه تبر بود با تو با اهرم سنگ
اون درخت سربلند پر غرور
که سرش داره به خورشید میرسه منم منم
اون درخت تن سپرده به تبر
که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
من صدای سبز خاک سربی ام…
صدایی که خنجرش رو به خداست
صدایی که توی بهت شب دشت
نعره ای نیست ولی اوج یک صداست
رقص دست نرمت ای تبر به دست
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنه
توی ذهن سبز آخرین درخت
حالا تو شمارش ثانیه ها
کومه های بی امونه تبرت
تبری که دشمن همیشه ی
این درخت محکم و تناوره
من به فکر خستگی های پر پرنده هام
تو بزن تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکمتر بزن
من به فکر خستگی های پر پرنده هام
تو بزن تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکمتر بزن
من به فکر خستگی های پر پرنده هام
تو بزن تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکمتر بزن